وقتی خورشید نبوت در افق مدینه غروب کرد، جهان در گرگ و میش یک تردید بزرگ فرو رفت. در آن غبار فتنه که مسیرها محو و صداها در هم آمیخته بود، بشریت نیازمند یک نور دیگر بود؛ ستارهای درخشان برای نشان دادن راه. آن ستاره، «زهرا»ی اطهر بود؛ نوری که از خانه وحی تابید تا قطبنمای ازلی و ابدی حقجویان باشد.
او با هر گام، هر کلام و حتی سکوت پرمعنایش، جهتنمای یک تمدن را بازتنظیم میکرد. قیام صدیقه طاهره(س) نه برای بازپسگیری یک میراث شخصی که برای یادآوری یک نقشه راه بود؛ نقشهای که در غدیر ترسیم شده بود و امت در آستانه فراموشی آن قرار داشت. به همین دلیل داستان او، روایتی محصور در تاریخ نیست، بلکه یک دستورالعمل زنده برای هر انسان آزادهای است که در هر عصری، بر سر دوراهی مصلحت و حقیقت قرار میگیرد.
در سوگ ایام شهادت آن بانوی نور، برای آنکه پرتوی از این چراغ هدایت را درک کنیم، به گفتوگو با آیتالله محمدباقر تحریری، تولیت مدرسه علمیه مروی نشستهایم. وی با تبیین جایگاه ولایت الهی در عالم و نقش حضرت زهرا(س) در دفاع از این اصل الهی، ایشان را الگویی جاودان در این راستا معرفی میکند. آنچه در ادامه میآید، تلاشی است برای فهم عمیقتر این الگوی جاودان.

امانت ولایت؛ پیمان ازلی انسان
آیتالله تحریری در تبیین ابعاد عرفانی شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) با استناد به آیه امانت، آیه ۷۲ سوره احزاب که میفرماید: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» چنین تبیین میکند: خداوند، انسان را در مرتبهای از وجود آفریده که قابلیت منحصربهفردی برای تحمل این امانت عظیم را داراست. این امانت با ساختار وجودی انسان، درک او از خویشتن و ارتباطش با ذات اقدس الهی، پیوندی ناگسستنی دارد. پذیرش یا عدم پذیرش این ارتباط، سرنوشت انسان را رقم میزند و او را در مسیر رشد یا زیانکاری قرار میدهد.
وی با ریشهیابی معنای این امانت در روایات و تفاسیر، آن را با اصل ولایت پیوند میزند و تشریح میکند: اگر این امانت به مسئله ولایت تفسیر شده، به همین معناست؛ یعنی درک ولایت مطلقه الهی بر عالم هستی. درک این حقیقت که خداوند زمام تمام شئون وجود را در دست دارد و همه موجودات از مرکز قدرت و غنای بینهایت او بهرهمند میشوند. انسان بهطور خاص، به واسطه نعمت شعور و اختیار، از این ولایت بهرهای ویژه دارد تا به کمال اختیاری نائل شود. این کمال، تنها در پرتو پذیرش ولایت الهی محقق میشود. کسانی که این ولایت را ظاهراً و باطناً بپذیرند، در زمره مؤمنین و مؤمنات قرار میگیرند. گروهی که ظاهراً میپذیرند اما در باطن منکرند، منافقین نامیده میشوند و آنان که در ظاهر و باطن آن را رد میکنند، در حقیقت ولایت غیرالهی را پذیرفتهاند. حضرت صدیقه کبری(س) قطعاً یکی از وجودهای نورانی است که این ولایت مطلقه را به نحو کامل پذیرفته، بلکه خود تحققبخش آن در این عالم بوده است.
قیام فاطمی؛ احیای میثاق غدیر
در اینجا این پرسش مطرح میشود که با توجه به این مفهوم عمیق از امانت الهی، نقش تاریخی و محوری حضرت فاطمه زهرا(س) در حراست از این اصل بنیادین چه بوده است؟
این استاد برجسته اخلاق در پاسخ به این پرسش، نقش آن حضرت را فراتر از یک موضعگیری شخصی دانسته و بیان میکند: بالاترین و ماندگارترین اقدامی که حضرت زهرای مرضیه(س) به انجام رساندند، این بود که خط حقیقی و اصیل ولایت الهی را برای همیشه تاریخ، تبیین و تثبیت کردند. ایشان نشان دادند چگونه این خط ولایت باید تا قیامت استمرار یابد و اگر این مسیر دچار انحراف شود، سرنوشت امت اسلامی به کدام سمت خواهد رفت. تمام حرکات و سکنات آن حضرت، از خطبههای غرا گرفته تا شیوههای اعتراضی ایشان، همگی در راستای افشای جریانی بود که از پذیرش باطنی این ولایت سر باز زده بود. ایشان با قیام خود نشان دادند چه کسانی در برابر این حقیقت الهی قرار گرفتهاند و پیامدهای این تقابل برای جامعه اسلامی چه خواهد بود.
آیتالله تحریری در ادامه به یکی از نمادهای مبارزاتی آن حضرت اشاره کرده و میافزاید: یکی از شیوههای مبارزاتی ایشان، گریههای معنادار و پیامرسان بر مزار شهدای راه حق، همچون حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) بود. این اقدام، یادآوری فداکاری کسانی بود که در راه تثبیت اسلام حقیقی جان خود را فدا کردند و در برابر شرک و انحراف ایستادند.
نقل است شخصی به نام محمود بن لبید، ایشان را بر مزار حمزه در حال گریه دید و از ایشان پرسید آیا از پدرتان در باب امامت علی(ع) چیزی به یاد دارید؟ حضرت فرمودند: «وَاعَجَبَاه! أَنَسِیتُمْ یَوْمَ غَدِیرِ خُمّ؟»؛ شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردهاید؟ (کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنیعشر، ج۱، ص۱۹۷؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۵۲) تمام ناله و قیام حضرت برای زنده نگه داشتن پیام غدیر بود.
امام چون کعبه، رمز وحدت امت است
اینکه حضرت زهرا(س) جامعه را به واقعه غدیر ارجاع میدهند، یک اصل راهبردی را برای امت اسلامی ترسیم میکند. این اصل، براساس بیانات آن حضرت، مسئولیت جامعه در قبال رهبری الهی را چگونه بازتعریف میکند و پیامدهای غفلت از آن چیست؟
این کارشناس برجسته علوم دینی در پاسخ به این پرسش، به یک تشبیه عمیق در کلام حضرت صدیقه(س) اشاره کرده و توضیح میدهد: حضرت در تبیین این مسئولیت، به روایتی از پیامبر اکرم(ص) استناد کرده و فرمودند: «مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَی وَ لَا تَأْتِی» (بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۵۲) مَثَل امام همچون کعبه است که مردم باید به سوی آن بیایند، نه آنکه کعبه به سوی مردم برود. کعبه یک جهت و مقصد برای حرکت به سوی حق است و همگان موظفاند به سوی آن رو بیاورند. امام نیز چنین جایگاهی دارد؛ پس از آنکه از سوی خداوند معرفی شد، این وظیفه مردم است که گرد او جمع شوند و همه امور خود را با محوریت او جهت دهند. این اصل نشان میدهد جامعه در قبال رهبر الهی خود مسئولیت فعال دارد و نباید منتظر بماند امام به سراغ تکتک افراد بیاید.
تولیت مدرسه علمیه مروی با اشاره به ادامه کلام نورانی حضرت زهرا(س) در باب نتایج این غفلت، میافزاید: آن حضرت با نگاهی نافذ به آینده امت اسلامی فرمودند: «أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلَی أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِیِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِی اللَّهِ اثْنَان»، به خدا سوگند، اگر حق را به اهلش وامیگذاشتند و از عترت پیامبرشان پیروی میکردند، حتی دو نفر هم در مورد دین خدا با یکدیگر اختلاف نمیکردند. این بیان، ریشه تمام اختلافات و انحرافات را در کنار گذاشتن کسانی میداند که خداوند آنان را برای هدایت مردم برگزیده است. ایشان هشدار دادند هرگاه جامعه، کسانی را که خداوند طبق آیه شریفه ۱۲۴ سوره بقره «لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» به واسطه سابقه شرک و عدم طهارت، عقب رانده است، بر مسند امور قرار دهد و منتخب الهی را به حاشیه براند، نتیجهای جز حاکمیت هواهای نفسانی، ریاستطلبی و رواج بدعتها نخواهد داشت.
بصیرت فاطمی؛ شرط بینایی آخرت
استاد حوزه در تبیین پیوند مسئله شناخت امام حق با سرنوشت ابدی انسان، با اشاره به آیه ۷۱ سوره اسرا «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» چنین بیان میکند: این یک دعوت تکوینی و مبتنی بر جاذبه است. یعنی هر انسانی در دنیا به واسطه افکار، عقاید و اعمالش، خود را در حوزه جاذبه یک امام حق یا یک پیشوای باطل قرار میدهد. هر آنچه در این دنیا میپذیریم و به آن عمل میکنیم، در صفحه وجودمان ثبت میشود و هویت اخروی ما را شکل میدهد. این ارتباط اعتقادی با امام حق، اگر در وجود ما تثبیت شود، همان جاذبهای است که در قیامت ما را به سوی او میکشاند.
آیتالله تحریری در پایان با اشاره به اینکه حضرت فاطمه(س) الگویی جاودان برای همه حقطلبان است، خاطرنشان میکند: قرآن در ادامه آیه قبل و در آیه ۷۲ سوره اسرا میفرماید: «وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبیلاً»؛ این کوری، کوری ظاهری نیست، بلکه عدم شناخت امام حق و ناتوانی در تشخیص مسیر درست از نادرست است. سیره حضرت زهرا(س) به ما میآموزد شاخصه اصلی پیروی از امام حق، شکوفا کردن ماهیت انسانی و غفلت نکردن از مبدأ و معاد است. از همین رو است که حضرت بقیةالله(عج) میفرمایند: «وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة» (الغیبة، ج۱، ص۲۸۵؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۶۶) یعنی در دختر رسول خدا(ص) برای من الگویی نیکو وجود دارد. این الگو بودن، در پیادهسازی رسالت امامت و دفاع از حقیقت است، حقیقتی که متأسفانه مورد غفلت عامدانه قرار گرفت و حضرت زهرا(س) با تمام وجود برای احیای آن کوشیدند تا چراغ راه هدایت برای همیشه تاریخ روشن بماند.




نظر شما